خوش شانسی به معنای شناخت درست موفقیت است و وران بافت در این یادداشت این موضوع را توضیح میدهد
خوش شانسی هر کس بر اساس شناخت صحیح او از یک تجارت و تشخیص موقعیت های درست آن ساخته میشود.
اگر در مورد خانواده های خیلی پولدار امریکا تحقیقی انجام شود خواهیم دید همه آنها بدون استثنا پول اصلی خود را از یک تجارت و صنعت خاص به دست آورده اند. مثلا خانواده هارس در صنعت چاپ و نشر پول دار شد و خانواده های والتون در خورده فروشی، ریگلی در تولید آدامس، مارس در تولید شکلات گیتس در تولید نرم افزار و... شانس خود را هر یک در یک کسب و کار خاص پیدا کرده اند. در اصل آنها شانس نمیآوردن بلکه موقعیت ها را در آن صنعت به خوبی میشناسند. وقتی کوکاکولا از مسیر تجارت خود منحرف میشود و به تجارت فیلمسازی روی میآورد، شانس خود را از دست میدهد و ضرر مالی را تجربه میکند. وارن بافت قابلیت شناخت کسب و کارهای روبه رشد را دارد. کسب و کاری که مزیت رقابتی پایدار دارد و قسمتی از ذهن مشتری را اشغال خواهد کرد. همه ما با فکر کردن به یک موضوع خاص، یاد برندی مطرح در آن حوزه می یافتیم. مثلا در ایران، خرید اینترنتی ما را یاد دیجی کالا میاندازد. این موقعیت رو به رشد این برند ها است که قدرت اقتصادی برایشان ایجاد میکند. وارن یاد گرفته که وقتی بازار سهام به صورت طبیعی ارزش سهام یکی از این شرکت ها را پایین میآورد، آن زمان دقیقا زمان درست برای خرید سهام آن شرکت ها میباشد. از همین رو خیلی از سهام هایی که او را پولدار کرد همان هایی بود که وال استریت آن ها را پس زده بود. وارن بخش قابل توجهی از سهام این شرکت های سود ده را درست در همان زمان خریداری کرده است و این تخصص وارن بافت است نه شانس و اقبال او. اگر وارن نیز به تولید آدامس فکر کند به حتم منحرف خواهد شد.
دریادداشت بعدی اصل دیگری را با هم مرور خواهیم کرد.