حل مسئله
حل مسئله



حل مسئله

تعریف علمی
توانایی حل مسئله یا مسأله گشایی، فرآیندی است که در خلال آن به حل مسائل موجود در دنیای خود می پردازیم و بنابراین، قادر می شویم مسأله مزبور را با نیازها و خواست های خود، هماهنگ تر سازیم. در تعریف دیگر آورده شده که حل مساله (Problem solving) "توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، به همان خوبی خلق کردن و تحقق بخشیدن راه حل های موثر و بالقوه" است.
مسأله گشایی مستلزم آن است که فرد هوشیار و اهل ملاحظه باشد، تا حد ممکن توجه کند و تمامی موارد دور و بر خود را مدنظر قرار دهد. پس از آن، باید تلاش های نظام دار و منطقی را برای ردیابی کلیدها یا سررشته ها به کار بندد و چراغها را یکی پس از دیگری روشن کند تا به راه حل اساسی دست پیدا کند. این کار، مستلزم توجه منظم و استقامت است، چرا که مشکلات ضرورتاً تسلیم اولین کوشش ها نمی شوند و به یک راه حل اولیه و ساده ختم نمی شوند. اصلاً برای همین است که ما آن ها را مشکلات می خوانیم!
استین و بوک مسأله گشایی را اینگونه تعریف می کنند: "توانایی شناسایی و تعریف مشکلات و همچنین تکمیل و تعمیم راه حل های مؤثر اولیه". آنها مسأله گشایی را به عنوان یک رویکرد چندمرحله ای(Multi-phasic approach) توصیف می کنند؛ به عبارت دیگر، ما باید فرایند مسأله گشایی خود را برای کشف بهترین راه حل ممکن، به مراحلی کوچکتر تقسیم کنیم. ایشان و همچنین دکتر بار- آن، تأکید می کنند که این کار به ما خدمت می کند در ابتدا به درک و تعریف خود مسأله بپردازیم، سپس به جمع آوری امور مسلم اقدام کنیم، و بعد احتمالات موجود را در قالب سیال سازی ذهنی جای دهیم، و در عین حال، گزینه های موجود را مورد ملاحظه قرار داده و برای نیل به یک راه حل، باید بهترین راه حل را انتخاب کنیم. (هوش هیجانی و رهبری سازمانی – مارسیا هاگس و دیگران – علی محمد گودرزی – مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی).
در مدیریت نیروی انسانی بهتر است بدانیم که :
مسأله گشایی، مهارتی است که ما پیوسته در طول زندگی خود، از آن استفاده می کنیم، از بدست آورده ملزومات لازم برای سفر گرفته تا برنامه ریزی برای تحصیل کودکان و گذراندن دوره بازنشستگی. صرف نظر از حوزه ای که در آن به کار مشغولیم، از ما انتظار می رود به حل مشکلات بپردازیم و مسائل را سریعاً و با درنظر گرفتن امور اقتصادی، و به صورت پیوسته، رفع کنیم. توانایی ما برای تکامل بخشیدن به این نوع اهداف، تعیین کننده پاداش ماست و این که چقدر از فرصت ها و منابع اصلاح کننده باید بهره بگیریم تا به لذت از زندگی دست یابیم.
بهبود مهارتهای حل مسئلة ارزش فرد را در کارهای تیمی افزایش می دهد، و صرف نظر از حوزه ای که در آن به کار مشغول هست، فرد را مولدتر و مؤثرتر در کار می سازد، و همچنین، شاید از همه مهم تر اشاره به این امر باشد که زندگی فرد را آرام تر و لذت بخش تر می نماید.
توجه به میزان توانایی حل مسئله در برخی از شغلها و پست های سازمانی می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. مدیران و صاحبان کسب و کار به سادگی و با ابزارهای روانشناسی می توانند میزان و درجه شایستگی آنرا را با دقت نسبتاً زیادی در افراد اندازه گیری نمایند تا اثربخشی انتخاب و انتصاب آنها تا میزان بالایی افزایش یابد

چگونه می توان هوش هیجانی خود را سنجید؟

با استفاده از آزمون EQ می توانید به راحتی خود را در این زمینه محک بزنید.

شما میتوانید بقیه شاخص ها را از اینجا مطالعه کنید.